Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش صدای ایران ،2  آبان امسال رسیدگی به پرونده قتل دختر خردسالی به نام باران در شهرک علائین شهرری به کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران مخابره شد. بلافاصله دکتر مجید باقری بازپرس ویژه قتل؛ برای رسیدگی به موضوع در محل جنایت حاضر شد.

ماجرا از جایی آغاز شد که پلیس مبارزه با مواد مخدر یکی از توزیع کنندگان مخدر منطقه به نام افشین را شناسایی کرده و با حکم ورود به خانه مراجعه کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

کشف جسد پتوپیچ شده در یخچال

ماموران وارد آشپزخانه شدند و ناگهان چسبی که روی در یخچال زده شده بود ؛ نظر یکی از ماموران را جلب کرد و اقدام به باز کردن در یخچال کردند که جسم پتوپیچ شده ای را مشاهده کردند.

سر پتو را کشیدند و جسد بی جان دختربچه معصوم به نام باران از داخل یخچال روی زمین غلتید.بلافاصله موضوع کشف جسد به بازپرس باقری مخابره شد و ایشان به همراه تیم جنایی برای تحقیقات در محل حاضر شدند.

همچنین مشخص شد باران دختر زنی است که از مدتی قبل با افشین زندگی می کرد، برادر خردسال باران نیز در همان خانه کنار آنها بود.به این ترتیب این زن و مرد تحت تعقیب قضایی قرار گرفته و سرانجام به دام افتادند.


مادر باران در جلسه بازجویی مرد بازپرس پرونده اعتراف کرد که قاتل دخترش بوده و مرد مورد علاقه اش به نام افشین در مخفی کردن جسد با او همدستی داشته است.

در ادامه گزارش، گفتگو با مادر باران در جلسه بازجویی را بخوانید.

دست خط خیلی فوق العاده ای داری! در دفترچه خاطراتت دیدم


در المپیاد جهانی انتخاب شده بودم.اما به اجبار خانواده با پدر باران ازدواج کردم

شاگرد زرنگ بودم اما کودکی به شدت سختی که داشتم باعث شد کارم به اینجا کشیده شود.سرم در درس بود.در ایران نفر دوم المپیاد ریاضی بودم و برای شرکت در المپیاد جهانی انتخاب شده بودم.اما به اجبار خانواده با پدر باران ازدواج کردم.او هم معتاد بود و مسیر زندگی من را عوض کردم.برای همین از سال 79 اسیر اعتیاد شدم.

و در این سال ها صاحب 3 فرزند شدی که باران فرزند دوم بود؟

بله یک دختر بزرگتر از باران و یک پسر کوچکتر از او دارم.


با افشین چطور آشنا شدی؟


پدر باران من را دنبال تهیه موادمخدر می فرستاد.افشین هم فروشنده مواد مخدر بود.چهار سال قبل وقتی با او آشنا شدم تصمیم گرفتم با او زندگی کنم و دیگر به خانه پدر بچه هایم برنگشتم.


افشین چه خصوصیتی داشت که او را برای زندگی انتخاب کردی؟

او از من حمایت می کرد، به من بی احترامی نمی کرد و کتکم نمی زد.در کل به وجود من اهمیت می داد.


از روز حادثه بگو.چه شد که باران را به قتل رساندی؟

حادثه برمی گردد به 23 آبان سال 1400.

 

روز حادثه با باران در خانه تنها بودم مواد مصرف کرده بودم


اعتیادم شدید است و بیشتر ساعات روز را خواب بودم.مدتی بود که باران نزد من بود و 2 فرزند دیگرم با پدرشان زندگی می کردند. روز حادثه با باران در خانه تنها بودم. مواد مصرف کرده بودم و بعد هم کلونازپام خورده بودم.

 

در همان حالت خواب آلوده گلوی او را فشار دادم که ساکت شد

می خواستم بخوابم اما باران مزاحمم می شد و می گفت با من بازی کن.بهانه می گرفت و گریه می کرد.می گفت بیا نقاشی کنیم.من خیلی کلافه شده بودم.برای همین در همان حالت خواب آلوده گلوی او را فشار دادم که ساکت شد.بعد خوابم برد.نمی دانم چند ساعت خواب بودم که افشین به خانه برگشت.دوباره مواد مصرف کردیم و بعد خوابیدیم. صبح روز بعد افشین به من گفت بدن باران سرد است.گفتم نمی دانم چه شده. شاید سکته کرده. می خواست به اورژانس زنگ بزند اما من او را منصرف کردم و گفتم اگر پدر باران بفهمد نمی گذارد من و تو با هم زندگی کنیم و از هم جدایمان می کند. بعد گفتم ما هر دو معتادیم و ممکن است پای مامور اینجا باز شود و ما را ببرند.بالاخره راضی شد که به کسی خبر ندهیم.

یعنی یک سال با جسد فرزندت زندگی کردی!

باورم نمی شد که باران مرده باشد. می گفتم شاید بلند شود اما بعد از حدود 2 روز دیدم که جسد در حال ورم کردن و بد بو شدن است.برای همین افشین جسد را لای پتو پیچید و در یخچال گذاشت.لاستیک یخچال هم خراب بود و به آن چسب زده بودیم.می خواستیم نقشه ای بکشیم که بتوانیم قبر تهیه کنیم و باران را دفن کنیم اما 24 ساعته روی جنس بودیم و زمان پیدا نمی شد.


ناراحت نبودی؟


به شدت غمگین بودم.شب ها با افشین رختخواب را در آشپزخانه می انداختیم تا نزدیک باران بخوابم. چند ماه بعد از مرگ باران عید نوروز بود.هفت سین را کنار یخچال چیدم و موقع تحویل سال فقط اشک می ریختم. هر روز کار من این بود که با جسد دخترم حرف بزنم.

جایی در خاطراتت نوشته بودی: «باران تو نه مادر خوبی داشتی و نه پدر خوب. نه زندگی خوب و نه حتی اسباب بازی خوب.» دلیل این نوشته چه بود؟

من کودکی او را هم مثل خودم خراب کرده بودم.خیلی مدیونش هستم.

حدود یک ماه از کشف جسد باران می گذشت که افشین و مادر باران به دام قانون افتادند.آنها موقع حضور پلیس از خانه فرار کردند و مادر باران به همسایه طبقه پایینی پیام داد و گفت که هر زمان ماموران رفتند به من بگو به خانه بیایم تا یک امانتی مهم را بردارم.که احتمال می رفت منظور او از امانتی مهم همان جسد فرزندش باشد.اما تا یک ماه در خانه حضور پیدا نکردند تا اینکه ماموران متوجه برگشت آنها به منزل شدند و در یک اقدام ضربتی اقدام به دستگیری آنها کردند.


تصمیم گرفتیم برگردیم و اجاره مستاجرها را بگیریم و بعد دوباره فرار کنیم

افشین در جلسه بازجویی اظهار داشت:«بعد از اینکه فرار کردیم به یکی از روستاهای اطراف خمین رفتیم و یک ماه آنجا ماندیم اما دیگر پولمان ته کشیده بود.روز آخر ما مانده بودیم و یک تکه نان لواش! برای همین تصمیم گرفتیم برگردیم و اجاره مستاجرها را بگیریم و بعد دوباره فرار کنیم.»


افشین و مادر باران وقتی متوجه حضور ماموران شدند باز هم قصد فرار داشتند که با شلیک تیر هوایی وادار به تسلیم شدند.


رسیدگی به این پرونده در جریان قضایی ادامه خواهد داشت.

منبع: صدای ایران

کلیدواژه: قتل باران مادر باران پدر باران برای همین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۷۷۳۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایت تکان‌دهنده یونیسف از گورستان‌های کودکان غزه

سخنگوی صندوق کودکان سازمان ملل متحد با هشدار درباره پیامدهای فجیع حمله احتمالی ارتش صهیونیستی به رفح اعلام کرد که وضعیت معیشتی و بهداشتی این منطقه بسیار وحشتناک بوده و در غزه گورستان‌هایی ایجاد شده که مملو از کودکان است. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، «جیمز الدر» سخنگوی صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) در گزارشی به توصیف وضعیت فوق بحرانی کودکان در نوار غزه اشاره و اعلام کرد که هرگز ویرانی‌هایی مانند آنچه که در خان یونس و غزه شاهد آن بودم در هیچ کجا ندیدم و در صورتی که اسرائیل بخواهد تهدیدات خود را برای حمله به رفح اجرایی کند وضعیت به شدت بدتر خواهد شد.

این سخنگوی یونیسف در مقاله‌ای که در روزنامه گاردین منتشر شد اعلام کرد که جنگ غزه بسیاری از کودکان را مجبور کرده چشمان خود را ببندند و گورستان‌هایی در رفح وجود دارد که پر از کودکان است‌. من هنگام بازدید از بخش مراقبت‌های ویژه در بیمارستان اروپایی در رفح در جنوب نوار غزه کودکان را دیدم که چه وضعیت وخیمی داشتند. تنها چند هفته بعد از اینکه همه جهان کشتار 7 عضو سازمان آشپزخانه مرکزی جهانی در غزه را محکوم کردند، یک ماشین وابسته به یونیسف که در تلاش برای کمک رسانی به غیرنظامیان بود منفجر شد.

وی ادامه داد که حملات هوایی شدید طی این هفته موجب قتل عام شمار زیادی از غیرنظامیان بزرگسال و کودک در رفح شده است. بیش از شش ماه از جنگ در نوار غزه می‌گذرد و این جنگ در حال شکستن سیاه‌ترین رکوردها در جنایت علیه بشریت است. گزارش‌ها نشان می‌دهد که طبق آمار رسمی بیش از 14هزار کودک در نوار غزه قتل عام شده‌اند و با توجه به تهدیدات برای ادامه تجاوزات این اوضاع بدتر می‌شود.

این مسئول سازمان ملل در ادامه درباره عواقب حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به رفح هشدار داده و تاکید کرد که تهدیدات برای حمله به رفح در زمانی است که نوار غزه شاهد یک قحطی واقعی بوده و تعداد کشته‌ها هر روز افزایش می‌یابد. در صورت حمله اسرائیل به رفح وضعیت به سرعت به مرز انفجار و فروپاشی می‌رسد زیرا بیش از 1.4 میلیون غیرنظامی در رفح در سایه شرایط بسیار وخیم معیشتی تجمع کرده‌اند.

روز «کودک فلسطینی»؛ روسیاهی جامعه جهانی مقابل درد کودکان غزهجنگ اسرائیل علیه کودکان غزه

سخنگوی یونیسف با اشاره به کمبود شدید منابع غذایی و آبی چه برای نوشیدن و چه برای مصارف بهداشتی گفت که در غزه دیگر جایی برای رفتن وجود ندارد. وضعیت بهداشتی در رفح بسیار وحشتناک بوده و به ازای هر 850 نفر تقریبا یک توالت وجود دارد و به ازای هر 3500 نفر تنها یک حمام وجود دارد. تصور کنید که یک دختر نوجوان یا یک زن باردار و یا کودکان و سالمندان باید کل روز در صف بایستند تا بتوانند از توالت یا حمام استفاده کنند.

جیمز الدر هشدار داد که حمله به رفح عواقب فاجعه باری خواهد داشت؛ زیرا رفح در واقع شهر کودکان است، جایی که حدود 600 هزار کودک در آن زندگی می‌کنند. همچنین وضعیت بزرگترین بیمارستان باقیمانده در غزه یعنی بیمارستان اروپایی هم بسیار وخیم است.

وی ادامه داد که من در ماه آوریل گذشته به این بیمارستان سر زدم و جراح کودکان بالای سر کودک کوچکی به نام محمود خم شده بود که بر اثر انفجار موشکی که به خانه‌شان اصابت کرده بود، در سرش احساس درد می‌کرد. این جراح در حالی که داشت اشک می‌ریخت از من پرسید: مگر این پسربچه چه کار کرده است؟ امروز از 36 بیمارستان غزه تنها 10 بیمارستان هنوز فعال هستند که آنها هم به طور جزئی کار می‌کنند و این در حالی است که همه کودکان غزه نیاز به مراقبت‌های بهداشتی دارند.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • فیلم| ویدیوی تکان دهنده از صحبت‌های کودک فلسطینی که تمام اعضای خانواده‌اش به شهادت رسیدند
  • روایت تکان‌دهنده یونیسف از گورستان‌های کودکان غزه
  • آمارهای تکان‌دهنده مصطفی معین از وضعیت جامعه
  • قتل تکان‌دهنده ملکه زیبایی اکوادور در ملأعام
  • اعترافات تکان دهنده عضو بازداشت شده گروهک تروریستی انصارالفرقان /برای تمام این کشتارها فقط ۱۱ میلیون تومان پول گرفتم
  • اعترافات تکان دهنده عضو بازداشت شده گروهک انصارالفرقان منتشر شد
  • اعترافات تکان دهنده عضو گروهک انصارالفرقان + ویدئو | هم این دنیا را خراب کردم هم آن دنیا را | ۱۱ تومان ارزش نداشت دماغ کسی را خون کنم!
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
  • طلاق به‌خاطر پیدا شدن روسری در خودرو شوهر
  • زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم